Dreams_Land

لحظه ای درنگ درسرزمین رویاها

Dreams_Land

لحظه ای درنگ درسرزمین رویاها

احمدشاملو...پریا..


زندگینامه احمدشاملو


احمد شاملو (زادۀ ۲۱ آذر، ۱۳۰۴ در تهران؛ در خانه شماره ۱۳۴ خیابان صفی‌علیشاه - درگذشت ۲ مرداد ۱۳۷۹؛ در فردیس کرج) شاعر، نویسنده، فرهنگ‌نویس، ادیب، مترجم ایرانی و از اعضای کانون نویسندگان ایران بود. آرامگاه او در امامزاده طاهر کرج واقع است. تخلص او در شعر الف. بامداد بود. سرودن شعرهای آزادی‌خواهانه و ضد استبدادی ، عنوان شاعر آزادی ایران را برای او به ارمغان آورده است. شهرت اصلی شاملو به خاطر شعرهای اوست که شامل اشعار نو و برخی قالب‌های کهن نظیر قصیده و نیز ترانه‌های عامیانه‌است. شاملو تحت تأثیر نیما یوشیج، به شعر نو (که بعدها شعر نیمایی هم نامیده شد) روی آورد، اما برای نخستین بار درشعر «تا شکوفه سرخ یک پیراهن» که در سال ۱۳۲۹ با نام «شعر سفید غفران» منتشر شد وزن را رها کرد و به‌صورت پیشرو سبک نویی را در شعر معاصر فارسی گسترش داد. از این سبک به شعر سپید یا شعر منثور یا شعر شاملویی یاد کرده‌اند. تنی چند از منتقدان ادبی او را تنها شاعر موفق در زمینه شعر منثور می‌دانند.
احمدشاملودریکی ازمجموعه اشعارش بانام هوای تازه شعری به نام پریاسروده که خیلی دوسش دارم چون این شعرسبک جالب وداستان گونه ای داره وآدموبه حال وهوای سرزمین پریان میبره...ناگفته نماندکه اسم شعرهم به جاانتخاب شده ه ه هااااا....!!!!!!!!!

پریا
یکی بود یکی نبود
زیرِ گنبدکبود
لُخت و عور تنگِ غروب سه تا پری نشسّه بود
 
زار و زار گریه می‌کردن پریا
مثِ ابرایِ باهار گریه می‌کردن پریا.
 
گیسِشون قدِ کمون رنگِ شبق
از کمون بُلَن تَرَک
از شبق مشکی تَرَک.
روبروشون تو افق شهرِ غلامایِ اسیر
پُشتِشون سرد و سیا قلعه‌یِ افسانه‌یِ پیر.
 
از افق جیرینگ جیرینگ صدایِ زنجیر میومد
از عقب از تویِ بُرج ناله‌ی شبگیر میومد...
 
«ــ پریا! گشنه‌تونه؟
    پریا! تشنه‌تونه؟
    پریا! خَسّه شدین؟
    مرغِ پر بَسّه شدین؟
    چیه این‌های‌هایِتون
    گریه‌تون وای‌وایِتون؟»
 
پریا هیچی نگفتن، زار و زار گریه می‌کردن پریا
مثِ ابرایِ باهار گریه می‌کردن پریا...
 

 
«ــ پریایِ نازنین
    چه‌تونه زار می‌زنین؟
    توی این صحرای دور
    توی این تنگِ غروب
    نمی‌گین برف میاد؟
    نمی‌گین بارون میاد؟
    نمی‌گین گُرگِه میاد می‌خوردِتون؟
    نمی‌گین دیبه میاد یه لقمه خام می‌کندِتون؟
    نمی‌ترسین پریا؟
    نمیاین به شهرِ ما؟
 
    شهرِ ما صداش میاد، صدای زنجیراش میاد ــ
    پریا!
ادامه شعررادرادامه مطلب بخوانید

ادامه مطلب ...

برای سهراب...

 

هرکسی سبک وسیاق خاصی ازشعررودوست داره...منم ازمیون همه سبکاشعرنوروبیشترمیپسندم...ازمیون شاعرای سبک نومن عاشق سهرابم....البته کمترکسی هست که شعرای سهراب رودوست نداشته باشه..امامن سهراب روبیشترازشعراش به خاطرشخصیتش دوست دارم...چون حس میکنم نگاه سهراب به دنیاوزندگی متفاوت بود...اون دنیاروازدریچه قلبش میدیدوبه زبان دل ترجمه میکرد...همینه که حس میکنی اینقدبهش نزدیکی...صداقت کلامی که تواشعارسهراب موج میزنه آدم روبه لحظه ای میبره که بتونی تک تک کلماتش رولمس کنی...وقتی شعرای سهراب رومیخونم بوضوح میبینم که تواون لحظات روحش پایبندزمین نبوده..من ازمیون شعرای سهراب..صدای پای آب روخیلی دوست دارم چون خوندنش بهم آرامش میده..به نظرمن سهراب کوتاه امازیبازندگی کرد.... 

 

صدای پای آب

اهل کاشانم
روزگارم بد نیست
تکه نانی دارم خرده هوشی سر سوزن ذوقی
مادری دارم بهتراز برگ درخت
دوستانی بهتر از آب روان
و خدایی که دراین نزدیکی است
لای این شب بوها پای آن کاج بلند
روی آگاهی آب روی قانون گیاه
من مسلمانم
قبله ام یک گل سرخ
جانمازم چشمه مهرم نور
دشت سجاده من
من وضو با تپش پنجره ها می گیرم
در نمازم جریان دارد ماه
جریان دارد طیف
سنگ از پشت نمازم پیداست
همه ذرات نمازم متبلور شده است
من نمازم را وقتی می خوانم
که اذانش را باد گفته باشد سر گلدسته سرو
من نمازم را پی تکبیره الاحرام علف می خوانم
پی قد قامت موج
کعبه ام بر لب آب
کعبه ام زیر اقاقی هاست
کعبه ام مثل نسیم باغ به باغ می رود شهر به شهر  

ادامه شعردرادامه مطلب

ادامه مطلب ...

لحظه هایی هست...

بعضی وقتاهست که آدم دلش میخوادیه جاداشته باشه که باخودش خلوت کنه وحتی برای مدتی کوتاه روحشوازقفس دنیاآزادکنه...حافظیه جاییکه به من خیلی آرامش میده... 

لحظه هایی هست که فقط من هستم وحافظ ونوای اشعاراو...فضای حافظیه  حس غریبی بهم میده...حس میکنم فاصله ی زمین تاآسمان درآنجابرام کوتاهترمیشه...میدونم که این کوتاه شدن هندسی نیست بلکه نزدیکترشدن زمین دلم به بیکران آسمان وجودخداست....  

اینم عکسی که تویکی ازشبای خلوت دلم باحافظ ازحافظیه گرفتم...ناگفته نمانداین عکس منویادحال وهوای حافظیه میندازه وخیلی دوسش دارم...  

 


این گوشه ای ازخلوت من بود خلوت توکجاست؟؟؟؟؟