زندگینامه احمدشاملو
هرکسی سبک وسیاق خاصی ازشعررودوست داره...منم ازمیون همه سبکاشعرنوروبیشترمیپسندم...ازمیون شاعرای سبک نومن عاشق سهرابم....البته کمترکسی هست که شعرای سهراب رودوست نداشته باشه..امامن سهراب روبیشترازشعراش به خاطرشخصیتش دوست دارم...چون حس میکنم نگاه سهراب به دنیاوزندگی متفاوت بود...اون دنیاروازدریچه قلبش میدیدوبه زبان دل ترجمه میکرد...همینه که حس میکنی اینقدبهش نزدیکی...صداقت کلامی که تواشعارسهراب موج میزنه آدم روبه لحظه ای میبره که بتونی تک تک کلماتش رولمس کنی...وقتی شعرای سهراب رومیخونم بوضوح میبینم که تواون لحظات روحش پایبندزمین نبوده..من ازمیون شعرای سهراب..صدای پای آب روخیلی دوست دارم چون خوندنش بهم آرامش میده..به نظرمن سهراب کوتاه امازیبازندگی کرد....
صدای پای آب
اهل کاشانم
روزگارم بد نیست
تکه نانی دارم خرده هوشی سر سوزن ذوقی
مادری
دارم بهتراز برگ درخت
دوستانی بهتر از آب روان
و خدایی که دراین نزدیکی
است
لای این شب بوها پای آن کاج بلند
روی آگاهی آب روی قانون گیاه
من
مسلمانم
قبله ام یک گل سرخ
جانمازم چشمه مهرم نور
دشت سجاده من
من
وضو با تپش پنجره ها می گیرم
در نمازم جریان دارد ماه
جریان دارد طیف
سنگ
از پشت نمازم پیداست
همه ذرات نمازم متبلور شده است
من نمازم را وقتی می
خوانم
که اذانش را باد گفته باشد سر گلدسته سرو
من نمازم را پی تکبیره
الاحرام علف می خوانم
پی قد قامت موج
کعبه ام بر لب آب
کعبه ام زیر
اقاقی هاست
کعبه ام مثل نسیم باغ به باغ می رود شهر به شهر
ادامه شعردرادامه مطلب
ادامه مطلب ...بعضی وقتاهست که آدم دلش میخوادیه جاداشته باشه که باخودش خلوت کنه وحتی برای مدتی کوتاه روحشوازقفس دنیاآزادکنه...حافظیه جاییکه به من خیلی آرامش میده...
لحظه هایی هست که فقط من هستم وحافظ ونوای اشعاراو...فضای حافظیه حس غریبی بهم میده...حس میکنم فاصله ی زمین تاآسمان درآنجابرام کوتاهترمیشه...میدونم که این کوتاه شدن هندسی نیست بلکه نزدیکترشدن زمین دلم به بیکران آسمان وجودخداست....
اینم عکسی که تویکی ازشبای خلوت دلم باحافظ ازحافظیه گرفتم...ناگفته نمانداین عکس منویادحال وهوای حافظیه میندازه وخیلی دوسش دارم...
این گوشه ای ازخلوت من بود خلوت توکجاست؟؟؟؟؟